A trip to Seoul

سفری به شهر سئول

3 مرداد 1401

16 دقیقه زمان مطالعه

بدون دیدگاه

همیشه از سفر کردن به جاهای بکر ، جاهایی که کمتر دیده و شنیده شدن لذت چند برابر می برم و شهرها ، کشورهایی که اسمشون سر زبون همه نباشه و حتی اگه اونجا رو از نزدیک ندیده باشی با شنیدن اسمش تمام جاهای دیدنیش نیاد تو ذهن …

پس سفر به کشوری رو انتخاب کردم که مدتی بود دوستم برای تحصیل اونجا رو انتخاب کرده بود.کشوری دور که تنها ذهنیت ما ایرانی ها از آن به واسطه سریال هایی بود که سالها پر طرفدارترین سریال های تلویزیون بود.
سفر به کره جنوبی…

که دراز است ره مقصد و من نوسفرم…

 همیشه از سفر کردن به جاهای بکر، جاهایی که کمتر دیده و شنیده شدن لذت چند برابر می برم.شهرها،کشورهایی که اسمشون سر زبون همه نباشه و حتی اگه اونجا رو از نزدیک ندیده باشی با شنیدن اسمش تمام جاهای دیدنیش نیاد تو ذهن..
پس سفر به کشوری رو انتخاب کردم که مدتی بود دوستم برای تحصیل اونجا رو انتخاب کرده بود.کشوری دور که تنها ذهنیت ما ایرانی ها از آن به واسطه سریال هایی بود که سالها پر طرفدارترین سریال های تلویزیون بود.
سفر به کره جنوبی…

اسفندماه بود که دعوت نامه دوستم با دوندگی های بسیار به دستم رسید. پس از یک باریجکت شدن به دلیل سختگیری سفارت کره ، ویزای ۳ ماهه کره توی پاسپورتم خورد و همه چیز مهیا برای ۱۴ روز سفر در بهترین فصل این کشور یعنی فصل شکوفه ها..

8 فروردین برای اولین بار تنها ایستادن توی صف مهر خروجی فرودگاه امام خمینی رو تجربه کردم. برای اولین بار به تنهایی می خواستم به کشوری که هیچ شناختی ازش نداشتم سفر کنم. درگیرحسی توامان بودم.هم پشیمون از انتخاب چنین سفری به تنهایی هم خوشحال برای تجربه سفری متفاوت.

با نشستن توی هواپیما و خداحافظی با عزیزانم به خودم اطمینان دادم که تجربه دلچسب و متفاوتی رو دارم انتخاب می کنم. انتخابی که سرآغاز خیلی از اتفاق ها در زندگیم خواهد بود.

 

نمایی از شهر سئول

فرودگاهی برای فراموشی زمان

بعد از دو ساعت پرواز به قطر رسیدیم تا با یه ترانزیت ۴ ساعته انرژی ذخیره کنیم برای پروازی ۱۱ ساعته به سمت سئول.از اونجایی که قطر یکی از کشورهای دوست داشتنی منه اما ویزای سخت اون مانعی برای رسیدن به ارزومه ، به دیدن فرودگاهش در اون ۴ ساعت اکتفا کردم.

فرودگاهی مجلل و باشکوه که فروشگاه های بزرگ برند و رستوران ها ی متعدد اون من رو بیشتر شیفته دیدن کشور کوچک اما ثروتمند قطر می کرد. به دلیل قیمت های بالای اجناس در اونجا تنها کاری که می شد کرد دیدن بود و کشف سبک زندگی متفاوت این کشور عربی…

4ساعت گشتن در فرودگاه قطر برای من تصویری از خوشرویی کارکنان اون فرودگاه و نماز خونه بسیار تمیز و خوش بوی اون به یادگار گذاشت….

ساعت ۸ صبحه و صدای زنی که مسافران کره جنوبی رو به اماد شدن برای پرواز دعوت می کرد من رو از فرودگاه دوست داشتنی قطر که مکانی بود برای فراموشی زمان جدا کرد….

سئول به ما خوش آمدگویی می کند

بعد از ۱۱ ساعت همسفری با تعداد زیادی چشم بادومی که هیچگونه زبون هم رو نمی فهمیدیم و تنها با لبخند این زبان اشاره همگانی به یکدیگر نگاه می کردیم به فرودگاه اینچئو در سئول رسیدم. چمدون بزرگم رو گرفتم و بعد از دیدن تنها چهره اشنای اونجا تمام استرس و ای کاش ها رو فراموش کردم و خودم رو سپردم به سرنوشتی که این بار خواسته بود روزهایی رو تجربه کنم که متفاوت ترین روزهای زندگیم بود…

بر مشامم می رسد…

به دلیل گرونی تاکسی توی شهر سئول و دور بودن فرودگاه از شهر که نزدیک به دوساعت فاصله داشت ما مترو رو برای رسیدن به خونه دوستم انتخاب کردیم.

چمدون بزرگ من رو با سختی وارد مترو کردیم و بر صندلی های نیمه خالی اون نشستیم. در تمام واگن های مترو این شهر چندین صندلی رو به رنگ صورتی دراورده بودن که مخصوص زنان حامله و مردان و زنان پیر بود. چیزی که جالب بود این بود که با وجود خالی بودن اون ها و نبود چنین افردی اما مردم ایستاده بودن و خودشون رو ملزم می دونستن که این صندلی ها حق اون ها نیست برای نشستن! قانون نانوشته ای که کودک و جوان ، مرد و زن به اون عمل می کردند…
با ورود به مترو درهم رفتن چهره من نشان از بویی بود که به مشامم می رسید. بویی متفاوت که ترکیبی از پیاز و سیر و عرق بود.که بعداز مدتی دوستم با دیدن چهره اشفته من خبر داد که این بوی مشروبی خاص و محلیست که تمام مردم کره از آن می نوشند.هرچند که چیزی از بوی بد آن کم نکرد. شاید فقط اینترنت پرسرعت و رایگانی که تمام مترو مجهز به اون بود ادم رو می تونست از فکر به اون بوی بد رها کنه.
بعد از حدود یک ساعت و نیم ما به محل زندگی دوستم رسیدیم.سوییت اون بالای یه قسمتی ازکوه بود که باید سربالایی زیادی رو برای رسیدن به اون طی می کردیم.

بعد از سختی بسیار از حمل چمدونی که بخاطر خرید انتخابم این چنین چمدون بزرگی بود به اتاق دوستم رسیدیم. اتاقی ۲۰ متری که مجهز به همه وسایل بود و اینترنتی رایگان برای ساکنین.کره پر سرعت ترین اینترنت دنیارو داره که تمام متروها، مجتمع های تجاری،بعضی از پارک ها و بعضی از خیابون های اصلی شهر به اون مجهز هستن و مردم به راحتی با سیم کارتشون می تونن به اون وصل شن.

روز اول، صبح، ساعت ۸

صبح روز اول بعد از خوردن صبحونه همراه با دوستم به دانشگاه اون برای خرید سیم کارت و دیدن دانشگاهش که از بزرگترین دانشگاه های سئول هست رفتیم. واحد پول کره «وون» که هم قیمت با دلار هست .یعنی هر وون به دلار اون زمان ۵ هزارتومان! برای راحتی دسترسی به اینترنت و تماس با دوستم سیم کارت با نت نامحدود برای سه هفته خریدم که قیمت اون ۱۵۰ هزارتومان به پول خودمون شد..
بعد از خریدن سیم کارت تصمیم گرفتیم بزرگترین و  معروف ترین دانشگاه سئول رو بگردیم.یک دانشگاه بسیار بزرگ و سرسبز که علاوه بر کافه های خوشگل پر بود از درخت های شکوفه البالو. توی دانشگاه خارجی های بسیاری دیده میشد که برای تحصیل به این کشور اومده بودن.دانشگاه سئول هزینه تقریبا سنگینی برای تحصیل ما ایرانیا با توجه به دلار داره که هرکسی شاید توان پرداخت اون رو نداشته باشه. بعد از چرخیدن توی این دانشگاه زیبا برای خوردن ناهار به یکی از رستوران های معروف که داخل یکی از پاساژهای معروف سئول بود رفتیم.

قیمت غذا در سئول تقریبا بالاس و شاید سخت ترین پروسه توی این سفر خوردن غذا و یا بهتر بگم گشنگی و نخوردن غذاست. چونکه غذاهای این کشور تقریبا با طبع ما سازگار نیست و تقریبا شیرین مزه هستن و باب سلیقه ما نیستن. برای افرادی هم که حلال بودن غذا مهمه تقریبا پیداکردن رستوران حلال سخته و یکی دو خیابون هستن که رستوران های ترکی و یا عربی دارن که میشه به اونجا رفت و غذای حلال خورد.برای سفر به این کشور بهترین گزینه بردن غذاهای کنسروی و آماده اس که ادم کمتر اذیت شه.چیزی که من از قبل تدارک دیده بودم اما با گذشت چند روز همگی به پایان رسید و گشنگی همراه همیشگی من بود.

 

دانشگاه سئول،بزرگترین و زیباترین دانشگاه این کشور

روز اول سفر به اشنایی با مترو و ایستگاه ها و جاهایی که باید برنامه بریزم برای دیدنشون گذشت. به دلیل گرونی تاکسی و ترافیک زیاد شهر متروی سئول توی همه خیابون های این شهر ایشتگاه داره و دسترسی به هرجای دیدنی به راحتی امکان پذیره. متروی سئول از بزرگترین متروهای دنیاس که بیشترین ایستگاه ها رو داره.پس به راحتی میشه اپلیکیشن مترو رو روی موبایل نصب کرد و تمام دیدنی های این شهر رو روی نقشه کنار هر ایستگاه مشاهده کرد.

پس بدون دغدغه میشه باخیال راحت به مترو اعتماد کرد. علاوه بر این مردم کره مردم بسیار مهربونی هستن که خصلت مردمان شرق رو دارا هستن و برای کمک به ادم تا پیدا کردن محل مورد نظر همراهی می کنن..

معماری جذاب این کشور…

سئول شهریه که ترکیبی از معماری سنتی و مدرن هست. اسمان خراش ها و مجتمع های تجاری بسیار بزرگ و شیک  و برج های معروف همون طور چشم ادم رو  خیره می کنه که خونه های سنتی معروفشون که بهشون هانوک میگن..
بازارهای سنتی با غذاهای محلی و لباس های محلیشون همون قدر جذابه که کافه های مدرن خیابونیشون که توی هرکوچه و خیابونی به چشم می خورن. از خوبی های این شهر بیدار بودن شبانه شونه که تا پاسی از شب می تونستی با خیال راحت توی هوای مطبوع کره قدم بزنی و به هر کافه ای که حالتو خوب میکنه پا بزاری…

مکان های دیدنی این شهر هم مانند معماریش ترکیبی از مکان های تاریخی و سنتی و برج های بزرگ یا پارک های جذابه.قصرهای پادشاهان معروف کره که بسیاری از فیلم های کره ای توی اونا فیلمبرداری شده با زنان و مردانی که لباس های سنتی پوشیدن از جذاب ترین دیدنی های این کشوره. قصر جیونگ بوک گونگ از معروف ترین قصرهای دیدنی این کشوره که وجود توریست های بسیار زیاد و با هررنگ و نژادی نشون دهنده جذابیت این مکان تاریخیه.باید گفت که بلیط ورودی هلی جاهلی دیدنی این کشور از قیمت مناسبی برخورداره و میشه نگران این قضیه نبود.

 

قصر جیونگ بوک گونگ

خدایان مردمان شرق دنیا…

دین بسیاری از مردمان شرق اسیا بوداییسمه. دینی که نماد اون معابد و مجسمه های بودا و نذری ها و هدایاییه که مردم برای ارزوها و خواسته هاشون نزد بودا میارن.پس توی این شهر معابد بسیاری رو میشه از نزدیک تماشا کرد و اعمال و عبادات اون ها رو دید و لمس کرد.معبد بونگ اونسا از معروفترین و جذابترین معابد بزرگ این شهره که حدود ۱۲۰۰ سال قدمت داره و به خاطر جنگل انبوه و سرسبزی های فراوون و منبت و کنده کاری های روی چوب های ساختمان های معابدش صحنه بسیار زیبایی رو پدید اورده. بلندترین مجسمه کره از مایتریا بودا را در این معبد می توان دید.اعمال و عبادات مردمانی که اغلب سن بالایی دارن ، رستورانی که مختص معبد هست و هر روز ناهار به مهمانان یاهمون زائران میده.

ناهاری که به دلیل اعتقادات بودایی ها تنها شامل سبزیجات میشه و هیچ گونه گوشتی در اون وجود نداره.بودایی ها به شدت از موندن غذا توی بشقاب برحذرن و این کار رو زشت می دونن.بنابراین اگه به این معبد رفتین و با غذای سبزیجات طبعتون یکی بود حتما تا آخر غذاتون روبخورین تا مورد غضب بودایی ها قرار نگیرین.

 

معبد بوداییسم ها

برج N  سئول کره جنوبی، از همان مکان های مدرن  با معماری های جدید است.ساختمانی که ارتفاع آن 237 متر بیشتر از کوه نامسان  و در سئول مرکزی است.برای رسیدن به این برج کابین تله کابینی فراهم شده تا با سوارشدن درون اون و گذشتن از بالای درختان پس از سه یا چهار دقیقه به برج N برسیم.برجی که دارای رستوران و کافی شاپ های متعدد و رصد خانه های دیجیتالی است.تراس پشت بام این برج هم مکانی است برای زوج ها تا قفل و یادداشت ها را به نرده های پشت بام به عنوان سمبلی نمادین از عشق ببندند.برج N با وجود زیبایی و ارتفاعی که از شهر داره اما بلیط نسبتا گرونی داره که با دلار اون موقع چیزی حدود ۶۰ تومن باید پرداخت می کردیم.

برج n

به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا

کره جنوبی رو باید توی فصل بهار بخاطر شکوفه های معرکه ای که سر از شاخه ها دراوردن و توی هوای ابری این فصل خودنمایی می کنن دید و سفر کرد.

بسیاری از خیابون های شهر پر از درختایین که شکوفه های البالو دارن و ادم از دیدنشون و عکس گرفتن ازاون ها سیر نمیشه.یکی از خیابون های معروف ا‌ون کنار دریاچه و پارک معروف سئول به اسم lote wird هست. یک عصر بهاری که هوا ابریه میشه رفت اونجا و قدم زد و یک موزیک عالی هم پلی کرد و توی رویاهایی که همیشه توی فیلم ها یا کارت پستال ها دیدیم غرق شد.قدم زدن کنار این دریاچه و دیدن شکوفه ها بدون خوردن قهوه یا چایی خالی از لطف می مونه و بعد از قدم زدن باید خودتون رو به خوردن یک نوشیدنی گرم کنار این دریاچه مهمون کنید.

 

طبیعت پارک لوته ورد در فصل شکوفه ها

 

شگوفه های گیلاس در فصل بهار

پیاده روی مردم زیر باران در زیر درختان شکوفه

خرید در سئول…

خرید کردن توی کشور کره جنوبی بکی از لذت بخش ترین بخش های این سفره. لباس ها ی این مردمان خیلی نزدیک به سلیقه ما ایرانی هاست و قیمت های مختلفی دارن که میشه به راحتی همه ادم ها با هر میزان توانایی لباس های مورد نیازشون رو تهیه کنن.یکی از معروفترین بازارچه های این کشور طبقه زیرین یکی از ایشتگاه های متروس که تمام لباس های برند ها رو با قیمت پایین تر میفروشن.مراکز تجاری زیادی هم توی سطح شهر هست که قیمت های مختلفی رو میشه دراونجا دید.این شهر شاید از معدود شهرهای دنیا باشه که مسافرها دست خالی ازش برنمی گردن.

سفر به پوسان

نمیشه سئول رو دید و تماشاکرد اما شهر فوق العاده جداب پوسان رو سفر نکرد.فاصله پوسان تا سئول با اتوبوس حدود ۵ ساعته که با قطار زمان کمتری رو میبره اما گرونتره. اتوبوس بلیط رفت و برگشتش چیزی حدود ۲۲۰ تومن میشه که امکانات خیلی خوبی داره و راحتیش کمتر از قطار نیست.قطارهم با زمان یک ساعت و نیم الی دوساعت چیزی حدود دو برابر این قیمت درمیاد.سوارشدن به اتوبوس و دیدن جاده زیبای بین این دوشهر از تجربه های جذاب این سفره که نباید اون رو از دست داد.یک هفته بعد از موندن توی شهر سئول باروبندیل رو بستیم و سوار اتوبوس شدیم برای رفتن به پوسان دومین شهر بزرگ کره جنوبی..

ساحل درخشان شهر پوسان

بعد از  نزدیک به 5 ساعت توی جاده بودن به ترمینال پوسان رسیدیم و میزبانمون که یک اقای کره ای بود رو پیداکردیم. اقای وو مارو سوار ماشینش کرد و از کنار ساحل و بزرگترین پل شهر عبور کرد و از رسم و سنت کره ایها صحبت کرد. ساحل این شهر میشه گفت از جذابترین سواحلی بود که طی سفرهام دیده بودم. مسحور دریا و ارامشش بودیم که به پیشنهاد میزبان وسایلمو‌ن رو هتلی که از قبل رزرو کرده بود گذاشتیم و برای شام به یکی از رستوران های محلی که توی کوچه پس کوچه های شهر بود و اشپز اون یک خانوم بود رفتیم. هتل اقامتی ما نزدیک ساحل و بسیار تمیز بود و هر شب اقامت برای دو نفر حدود ۲۰۰ تومان حساب میشد.

پوسان، شهری رویایی که باید دید

پوسان رو باید با خیال راحت گشت. باید بدون هیچ استرس و ترس از جاموندن اتوبوس خیابوناشو طی کرد، کافه هاش رو نشست و ساحل طلایی و درخشانش رو با تمام وجود نگاه کرد.باید خیابونی که پر از درختای شکوفه اس و به یه کوهی ختم میشه که برجی شبیه ایفل داره رو توی هوای بکر و ابری بالا رفت و همه این تصاویر قشنگ رو تو حافظه ذخیره کرد برای روزهای مبادا.

پوسان رویایی ترین شهر برای من بود. شهری که بعد از دیدن معبد معروف بودا، خوردن ماهی و برنج فوق العادش، ساحل درخشان و پل معروف روی اقیانوس و قدم زدن توی خیابون معروف درختای شکوفه اش به خودم قول دادم بخشی از قلبمو بزارم اونجا تا یه روزی صدام بزنه و برای دیدن دوباره اش و فرصت بیشتر به اونجا پا بزارم.. 

بعد از یک روز و نصف گشت توی پوسان به سئول برگشتیم. سئول اینقدر بزرگ و زیبا هست که هرچقدر هم توی این شهر اقامت داشته باشی بازهم جاهای دیدنی زیادی هست که ندیده باشی. پل عاشقان که اخر هفته ها پر از معشوقه هاییه که زیر اون پل کنار اب می شینن و به موسیقی زنده گوش میدن، خیابون مایونگ دانگ بااجناس سنتی معرکه کره و بزرگترین کلیسای جهان یعنی یودو فول گاسپل که بیشتر از یک میلیون عضو داره و شیشه های رنگی بلندش پر از حس ارامشه 
می تونه روزها ادم رو توی این شهر مخلوطی از سنت و مدرن نگه داره. شهری که بزرگترین برندهای دنیا با بزرگترین مساحت ها و بیلبوردهای بازیگرا و خواننده هاش در کنار مغازه هایی با فروش لباس سنتی کره ای و خونه های سقف شیروونی هانوک ترکیب جذابی از دنیای امروز به ادم می ده.

 

شیشه های رنگی در بزرگترین کلیسای دنیا

 

کلیسای معروف شهر سئول

سفر به کره آری یانه..

من اعتقاد دارم هرکشوری توی این دنیا ارزش یک بار دیدن و تجربه کردن زندگی روزمره آدم های اونجا رو داره. باید آدم بدون اینکه براش مقصد مهم باشه که کجاست بار سفر رو ببنده و بره و توی یه شهر و کشوری دیگه قدم بزنه و با مردم معاشرت و کنه و زندگی مردمان دیگه رو تماشا کنه. قطعا کره جنوبی هم مستثنی از این قضیه نیست و برای من یکی از کشورهای دوست داشتنی اما سخت آسیای شرقی محسوب میشه. کشوری که توی فصل بهار بهشته و باید اون رو از نزدیک لمس کرد و عاشق بود تا توی هوای بکر و منظره فوق العاده اونجا بهترین لحظات رو گذروند.

بازار محلی شهر سئول

نویسنده: زهرا پور سروش

نظرات

  • با ارسال نظر،‌در بهبود کیفیت محتوای بلاگ سلام پرواز سهیم باشید.
  • نظرات شامل الفاظ رکیک، توهین، و محتوای تبلیغاتی تایید نخواهند شد.
  • نظر شما پس از تایید توسط تیم سلام پرواز، در وبسایت نمایش داده خواهد شد و در صورت ارسال پاسخ به صورت پیامک به شما اطلاع رسانی می‌شود.
مشاوره و خرید تور